خاطرات خوابگاه

ساخت وبلاگ
کلا من آدمی هستم که همیشه هست! یعنی اگه یکی باهام کار داشته باشه و زنگ بزنه، "حتما" و "قطعا" دو تا بوق نخورده، جواب میدم! بعد مثلا میگه فردا وقت داری بریم خرید؟! و من واقعا وقت دارم!! و خب باهاش میرم. یا مثلا توو تلگرام اگه کسی بهم پیام بده و بخواد حرف بزنیم باهم فقط، بااازم من هستم! و همونجا به درد و دلش گوش میدم و همراهیش میکنم. اما برام خیلی جالبه! درست زمانی که من به کسایی احتیاج دارم که "همون لحظه" باید باشن و باید با من بیان تا جایی، کلا ناپدید میشن افراد مذکور! یا اونقدر بهونه میارن که خودت متوجه میشی و با خودت میگی " بابا نمیخواد باهات حرف بزنه دیگه! بیخیالش شو"! نمیدونم واقعا! یا من دارم بیشتر از اونی که هستم مایه میذارم واسه بقیه، یا بقیه فکر میکنن من یه احمقی ام که هروقت کارشون گره خورد میتونن بیان پیشم و بیشتر از دفعه قبلی، با آغوش باز ازشون استقبال میکنم! خب این منو آزار میده! همین "در دسترس بودنه"... ● وبمم لو رفته دیگه! ناچارم مسائل خصوصیم رو دیگه مطرح نکنم!! ● ای دل همینجا لنگ شو خاطرات خوابگاه...
ما را در سایت خاطرات خوابگاه دنبال می کنید

برچسب : وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من شجریان,وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من,وه که جدا نمیشود نقش تو در خیال من, نویسنده : rafiename2016 بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 12:46